روششناسی از اصطلاحات پرکاربرد در حوزه فلسفه علوم و علوم انسانی است. با وجود مفهوم بهظاهر روشن آن، تلقیهای مختلفی از روششناسی شکل گرفته و تعاریف متنوع و بعضاً مبهمی از آن مطرح شده است. این نوشتار در صدد ابهامزدایی از تعاریف، دستهبندی و مقایسه آنها و سرانجام مشخصکردن نسبت این تعاریف از روششناسی با روش است. در انجام تحقیق و برای گردآوری داده، از روش کتابخانهای و مراجعه به متون روششناسانه و برای تحلیل، از روش تحلیل زبانشناسی و مقایسه، استفاده گردید. براساس یافتههای تحقیق، دو تلقی کلی از روششناسی مطرح است. نگاه غالب و مطرح در گفتوگوهای رسمی علمی، از منظر فلسفه علم یا پارادایم است و نگاه دوم، از منظر درون علمی است. مطابق نگاه اول، از مبانی و پیشفرضهای علمی بهویژه پیشفرضهای معرفتشناختی بحث میشود و آثار آن یا در کلیت و هویت علم یا در روش تحقیق علم ظاهر میشود. اما بر اساس نگاه دوم، بحث از مبانی علم، کنار گذاشته میشود و هدف از روششناسی در این منظر، شناخت نظریه یا روش یک متفکر، فرایند تحقیق، روشهای کاربردی تحقیق یا روشهای بهکاررفته در یک تحقیق خاص میباشد و در کل میتوان از وجود نه تعریف از روششناسی سخن گفت. تعاریف روششناسی، معمولاً تأثیر جدی بر روشهای کاربردی دارند اما خیلی اوقات، این تأثیر غیرمستقیم است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى انتشار الکترونیک: 1402/12/10